تربیت رسانه ای نوجوانان و جوانان
محسن پیربالائی
زندگی در عصر کنونی، زندگی در یک جهان رسانهای شده است، به صورتی که زندگی در بسیاری از موارد وابسته به رسانههاست، و رسانه¬ها به ویژه رسانه¬های تعاملی جایگاه مهمی را در حیات روزمره به خود اختصاص داده¬اند. این رسانه¬ها به دلایل مختلف برای دانش¬آموزان (نوجوانان و جوانان)، بیش از دیگر گروه¬های سنی جذابیت دارند آنگونه که زندگی بسیاری از این افراد، که عمدتاً دانش¬آموز و دانشجو نیز هستند، به رسانه¬ها و به ویژه فضای تعاملی پیوند خورده است.
عرصه تعلیم و تربیت از مهمترین زیر ساختهای تعالی همه جانبه کشور و ابزار جدی برای ارتقای سرمایه انسانی است. تعلیم و تربیتی تحقق بخش حیات طیبه، جامعه عدل جهانی و تمدن اسلامی -ایرانی است.
مزایا و کاربردهای زیادی برای فناوری¬های جدید ارتباطی و اطلاعاتی، وجود دارد و زندگی بشر امروزین به دلیل بهره¬مندی از این مواهب رسانه¬ای بسیار متفاوت از هم نوعانش در عصرهای گذشته است، اما یادآوری این امر نیز لازم است که هر ابزاری و به ویژه رسانه¬ها، نیاز به دانش و فرهنگی برای کاربردشان دارند که همان سواد و فرهنگ رسانه¬ای است. پس لازمه استفاده از ابزارهای رسانه¬ای فراگیری و به کارگیری و توجه به سواد و فرهنگ رسانه¬ای است.
رسانه در کنار نظام آموزش و پرورش، خانواد و نهادهای غیردولتی به عنوان چهار رکن محسوب میشود. قابلیتها و ظرفیتهای رسانهها به گونهای است که فرصت¬ها و تهدیداتی را در جریان تربیت فراهم میسازد اما مواجهه فعال و مثبت¬اندیشانه و هوشمندانه با این رسانه¬ها و تأکید بر آماده¬سازی متربیان جهت مواجهه خردورزانه با انواع رسانهها، دانشآموزان را برای حضور ارزشمدار و عقلانی در عصر رسانه و بهره¬گیری از ظرفیتهای رسانه و مصون¬سازی نسبت به تهدیدات انواع روزافزون رسانه (به جای برخورد محدود کننده و تکفیری) آماده سازد. مواجهه خرد ورزانه و مصون¬سازی دانش¬آموزان به آموزش¬هایی نیاز دارد که به آن سواد رسانهای میگویند. سواد رسانه¬ای به صورت خودبه¬خودی در افراد به¬وجود نمی¬آید و با سیستم آموزشی منسجم امکان¬پذیر است. به این ترتیب لزوم توجه دستاندرکاران نظام برنامه درسی را به سواد رسانهای متوجه میکند.(هاشمی، 1393)
نحوه مواجهه با رسانه نباید به شکل منفعلانه باشد و نوجوانان و جوانان و آحاد جامعه در این فضای تعاملی رها شود، بلکه میبایست مواجهه¬ای مقتدرانه و از نوع تبدیل تهدید به فرصت باشد تا علاوه بر رفع تهدیدات، از تمام ظرفیت¬های رسانه حداکثر استفاده را نمود. در مواجهه با این پدیده علاوه بر اینکه می¬بایست دانش و سواد لازم را برای جامعه تزریق نمود بلکه باید بسترهای تربیتی رسانه برای عموم جامعه و به خصوص نوجوانان و جوانان را مهیا نمود تا جوان و نوجوان ما در این فضا، رشد کرده و تربیت اسلامی- ایرانی داشته باشد.
در روش و چگونگی مواجهه مقتدرانه نظرات مختلفی وجود دارد ولی آنچه که قدر متیقن از نظرات است ایجاد بستر ملی برای این کار است تا دست دشمنان به سرمایه انسانی به خصوص نوجوانان و جوانان که موتور محرک هر کشوری هستند، قطع شود و نتوانند با دست¬کاری گروه¬های مرجع، مرجع¬های پوشالی و بدون پشتوانه علمی و دینی به نیروهای انسانی کشور القا کنند و جامعه را به نابودی بکشانند.
این بسترسازی وظیفهای مهم و اساسی بر عهده حاکمیت و نظام اسلامی است تا هر چه سریعتر و قویتر به این امر بپردازد و ساختارهای لازم را فراهم نماید.
مسئله دیگری که در فضای رسانهای کنونی وجود دارد، فضای حاکم بر رسانههای جهانی است که فضایی غیر واقعی و دست کاری شده است تا دستگاه محاسباتی نوجوان و جوان را با خطا مواجه کند و داده¬ها و تحلیل¬های غلط، فضای ذهنی غیر واقعی و غیر حقیقی از جهان مجسم سازد. پشت این همه فضا سازی و دروغ، استکبار جهانی است تا با ترکیب باطل به حق، باطل را در اذهان جامعه جهانی بر کرسی بنشاند.
پس بر مسئولان امر لازم است تا با تبیین واقعیت¬ها و روشن¬گری، این فضا سازی¬ها به حداقل ممکن کاهش یابد و از فضا سازی های دروغین و غیر واقعی به سمت فضای واقعی و حقیقی رهسپار گردد و این امر محقق نمیشود جز با محتواسازی بر مبنای دین و عقل.