بسم الله الرحمن الرحیم
اخلاق همان ملکات نفسانی است که به سهولت بروز می‌کند، گاهی ظهور آن ملکات در حیطهٔ محدودی صورت می‌گیرد ولی گاهی در تنظیم روابط سیاسی و اجتماعی آشکار می‌شود و به آن اخلاق سیاسی گفته می‌شود.
اخلاق سیاسی در اسلام جایگاه ویژه‌ای دارد چرا که اسلام یک دین اجتماعی است و برای اتحاد انسان‌ها بر محور توحید تاسیس شده است و بنیانگذارش که وجود مقدس پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است؛ ندای انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق سر می‌دهد و این یعنی اخلاق را در جامعه گسترش دادن است تا در اثر آن فطرت‌های خاموش بیدار شود .
پس سرسلسله متخلقین به اخلاق سیاسی خود پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است. و در ادامه اهل بیت گرامی ایشان و بعد علمای اسلام است که به آن بزرگواران تاسی کردند و اخلاق را از شخصی بودن در آوردند و در جامعه ظهور دادند و در این میان در زمان معاصر ما شخصیت کم نظیر امام خمینی ره است که با دارا بودن روح معنوی مؤلفه‌های اخلاقی را از حیطهٔ محدود، خارج کرد و جامعه تشنه معارف را با اخلاق حقیقی آشنا نمود.
این یادداشت پیش رو بنا دارد دو مؤلفه از مؤلفه‌های شیوهٔ اخلاقی امام خمینی ره را در عرصه سیاست و جامعه با نگاه به سیره و کلمات ایشان به بحث بگذارد.
دو مؤلفه از اخلاق سیاسی امام خمینی ره :
1. توکل
توکل نخستین مؤلفهٔ اخلاق سیاسی امام خمینی ره است و این مؤلفه زیر بنای روح بلند آن مرد بزرگ را تشکیل می‌دهد و اتکای حقیقی بر قدرت لایزال پروردگار جهان داشتن، علت استواری ایشان در تمام فراز و نشیب‌های زندگی بود.
توکل در لغت به معنای «اظهار عجز در کاری و اعتماد کردن به دیگری» است. (الصحاح فی اللغة والعلوم) و در اصطلاح عبارت است از این که سالک تمام امورش را به پروردگار واگذار کند. سالک در اثر ایمان به توحید فعلی در می‌یابد که هیچ مأوا و پناهی غیر از پروردگار وجود ندارد. به همین دلیل است که حالت توکل در قلب وی پدیدار می‏‌گردد( آداب نماز، ص227)
بسیاری، اگر دارای ملکهٔ توکل باشند، عمده در امور شخصی است که به خدا توکل می‌کنند، ولی امام خمینی ره این مقام و ملکه نفسانی را در مقابل مستکبران به ظهور رساند و آن مرد الهی نشان داد که می‌شود با دست تهی ولی با توکل بر خدا در مقابل مستکبران جهان ایستادگی کرد.
ایشان این اعتماد حقیقی به خدا را از انبیای الهی آموخته بود چنان که حضرت موسی(ع) در مقابل آن لشکر سهمگین فرعون به خود نلرزید و وقتی قومش به او گفتند:«فَلَمَّا تَرَاءَى الْجَمْعَانِ قَالَ أَصْحَابُ مُوسَىٰ إِنَّا لَمُدْرَكُونَ» «چون دو لشکر روبرو شدند اصحاب موسی گفتند: اینک به دست فرعونیان خواهیم افتاد.» حضرت موسی(ع) به آنها فرمود: «قَالَ كَلَّا إِنَّ مَعِيَ رَبِّي سَيَهْدِينِ» «موسی گفت: هرگز چنین نیست، که خدا با من است و مرا به یقین راهنمایی خواهد کرد».
هچنین وقتی آن مرد بزرگ را از قدرت‌های پوشالی ابر قدرتان می‌ترساندند ذره‌ای ترس را به خود راه نداد و مسیری را که حق می‌دید ادامه داد و به نتیجه رسید.
2. غیرت دینی
غیرت و حمیّت یعنی تلاش در نگهداری آنچه که حفظش ضروری است و منظور از غیرت دینی این است که در برابر تخلفاتی که از در مسیر حق و عدالت و احکام الهی می‌شود خاموش ننشیند و بی تفاوت از کنار آنها نگذرد.
سرتاسر زندگی امام خمینی (ره)، جلوه گاه حساسیت‌های دینی است. غیرت دینی آن بزرگوار از برجستگی خاصی برخوردار بود. آن جا که امری از امور دین به خطر می‌افتاد و یا دورنمای بدعتی را احساس می‌کرد، به خروش می‌آمد و برای جلوگیری از آن، قد برمی‌افراشت. سخن می‌گفت، می‌نوشت، فریاد می‌کشید و مسلمانان را به یاری می‌طلبید. این حساسیت برخاسته از عمق آگاهی و عشق به دین و ارزش‌های دینی او بود.
این که امام خمینی ره در روزگاران غربت اسلام در مقابل قلم به دستان مزدور که برای انهدام اسلام هجوم آورده بودند، به تنهایی قد علم می‌کند و درس و بحث را کنار می‌گذارد و با نوشتن کتاب کشف الاسرار رخنه‌هایی را که در آغاز هجوم به شریعت بود، سدّ می‌کند، از غیرت دینی آن مرد الهی حکایت می‌کند.
و نمونهٔ دیگر از جلوه‌های غیرت دینی امام (ره)، سخنرانی ایشان در جریان کاپیتولاسیون است که خطاب به مردم می‌فرماید:
«إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیهِ راجِعُونَ»من تأثرات قلبی خودم را نمی‌توانم اظهار کنم. قلب من در فشار است. این چند روزی که مسائل اخیر ایران را شنیده‌ام، خوابم کم شده، ناراحت هستم. قلبم در فشار است، با تأثرات قلبی، روزشماری می‌کنم که چه وقت مرگ من پیش بیاید."(صحیفه نور ج 1 ص 20) این سخنرانی تاریخی و کوبنده به خوبی بیانگر غیرت دینی آن بزرگوار است که همانند جدّش امام حسین علیه السلام مردن را بر چنین زندگی ذلت بار ترجیح می‌دهد.

مهدی میرزاجانی