بسمه تعالی
حماسۀ عاشورا، امتداد رسالت پیامبران اولوا العزم است که به دست حضرت سید الشهداء رقم خورد. لقمان حکیم، که بر طبق آیات قرآن بهرهمند از حکمت و هدایت الهی شده بود؛ در یک چارچوب کلی، مسیر عزم را این گونه ترسیم میکند:
«يَا بُنَيَّ أَقِمِ الصَّلَاةَ وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَاصْبِرْ عَلَى مَا أَصَابَكَ إِنَّ ذَلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ
ای فرزند عزیزم، نماز را به پا دار و امر به معروف و نهی از منکر کن و صبر پیشهگیر، که این نشانهای از عزم ثابت در امور است» (لقمان / 17).
در تفسیر فقرۀ «إِنَّ ذَلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ» بیان شده که این چهار مورد از جمله اموری هستند که باید نسبت به آنها عزم ورزید (اى مما يجب العزم عليه من الامور) (قاموس القرآن، ج4: 345).
لقمان حکیم، مسیر عزم را با امور چهارگانه اقامه نماز، امر به معروف و نهی از منکر و صبر بر مصائب تعریف میکند. دقت در معنای عزم، بیانگر سختیها و دشواریهایی است که در مسیر حق وجود دارد و از هیمن رو، صرف تصمیم عادی برای دست یافتن به آن کفایت نمیکند. به عنوان مثال، گاه سخن از رسیدن به قلۀ هموار و عادی است که افراد با اندک زحمتی میتوانند به آن نائل شوند و بنابراین توشه و مؤونه چندانی نمیخواهد؛ اما گاه سخن از قلۀ سخت و مرتفعی است که فتح آن اولا نیاز به عزم دارد؛ یعنی شخص باید ابتدائا یک تصمیم جدی و مهمی بگیرد که میخواهد به آن قلۀ برسد و ثانیا برای رسیدن به آن، نیازمند تجهیزات و ابزاری است که بدون آنها، فتح قله ممکن نیست. در اینجا است که لقمان حکیم، بیان میکند که در رسیدن به قلههای مسیر حق، باید از این عناصر چهارگانۀ استمداد کرد.
بدون شک این چهارچوب کلی بر رفتار پیامبران اولواالعزم نیز صادق است و آنها نیز با اتمام و گذراندن این مسیر و بهره گرفتن از آنها، در ابلاغ رسالت، موفق به اخذ درجۀ عزم از سوی خداوند متعال شدهاند و خداوند آنها را صاحبان عزم نامید: «فَاصْبِرْ كَمَا صَبَرَ أُولُو الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ» (احقاف /53).
نمونههای متعددی از آیات قرآن، پیرامون این عناصر چهارگانه در رفتار پیامبران الوا العزم میتوان یافت که در ذیل آیهٔ سورهٔ لقمان قابل مطالعه و بررسی است. دعوت چند صد ساله حضرت نوح و صبر بر آزار و اذیت قومش، هجرت حضرت ابراهیم به مکه و بازسازی خانه خدا در جهت اقامه نماز و تحمل سختیها و مشقتهای این مسیر، توصیه به اقامهٔ نماز در نسبت با حضرت موسی و همچنین حضرت عیسی، همه نشان از وجود مولفههای عزم در رفتار این رسولان است.
اما حماسهٔ عاشورا، جنبۀ برتری از مولفههای چهارگانه عزم را درون خود دارد. اساس حماسهٔ حسینی، بر اقامه نماز استوار شده است و عمل این کاروان در جهت اقامه نماز است، نمازی که پردههای غفلت و گناه را از روی افراد بردارد و آنها را به مرتبۀ ذکر الهی برساند. آنچنان که خداوند بیان میکند که «وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِي؛ نماز را برای ذکر و یاد من به پا دار» (طه/ 14) و از همین رو، سیدالشهداء در وصف لشکریان یزید وعلت مخالفت آنها با خود بیان میکنند: «لَقَدِ استَحوَذَ عَلَيكُمُ الشَّيطَان فَاَنْساكُم ذِكرَ اللهِ الْعَظِيمِ ؛ شیطان بر شما مسلط شد؛ پس یاد خداوند عظیم را فراموش کردید» (مقتل خوارزمى، ج1، 252)؛ سخن حضرت، همان آیهٔ 19 سوره مجادله است که در آن حزب شیطان معرفی شدن است:
«اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطَانُ فَأَنسَاهُمْ ذِكْرَ اللَّهِ أُولَئِكَ حِزْبُ الشَّيْطَانِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ الشَّيْطَانِ هُمُ الْخَاسِرُونَ»
در حقیقت جبهۀ یزیدیان با گسترش فضای غفلت از یاد الهی، زمینه را برای تسلط شیطان و شکل دادن حزب شیطان فراهم کردهاند و در مقابل حضرت، اساس حرکت خود را بر پایه ذکر و توجه به خداوند آغاز میکنند و این مهم تنها با اقامه نماز فراهم میشود.
امر به معروف و نهی از منکر، خصلت بارز دیگر و غایت این حماسهٔ الهی است که حضرت آن را علت خروج خود بر یزید بیان میکنند:
«إِنّی لَمْ أَخرُجْ أَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفْسِداً و لا ظالِماً، إِنَّما خَرجْتُ لِطَلَبِ إلاصلاحِ فی أُمَّةِ جَدّی، أُریدُ أنْ آَمُرَ بالمَعروفِ و أنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرُ بِسیرَةِ جَدّی و أبی؛ من برای جاه طلبی و کام جویی و آشوبگری و ستمگری قیام نکردم، بلکه برای اصلاح در کار امت جدم قیام کردم می خواهم امر به معروف و نهی از منکر و به شیوۀ جد و پدرم حرکت کنم» (بحار الانوار، ج44، 329).
اما داستان جانکاه، داستان صبر بر مصائب است: وَاصْبِرْ عَلَى مَا أَصَابَكَ؛ گویا آنچه که پاها را لرزان و قدمهای را سست میکند، تحمل مصائبی است که در مسیر اقامه نماز و امر به معروف و نهی از منکر بر انسان وارد میشود و از همینرو، خداوند ویژگی بارز پیامبران اولوا العزم را صبر ذکر میکند: «فَاصْبِرْ كَمَا صَبَرَ أُولُو الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ». اما صبر بر مصائب نیز درجات و مراتبی دارد و صبر بر مصیبتی که در آسمانها و زمینها عظیم است، تاب و توانی میخواهد که حتی از عهدهٔ ملائکه الهی نیز خارج است «لقَدْ عَجبَتْ مِن صبرِكِ ملائكةُ السَّماء» (زیارت ناحیه) و چه کسی است که بتواند این صبر را تحمل کند؟ و از همین رو، میتوان گفت که حضرت سید الشهداء، از رسولان نیز در نائل شدن به درجه عزم نیز سبقت گرفتند و به جایگاه ممتاز نائل شدند.
محسن ابراهیمی