بعضی کارها مفید بودنشان برای همه روشن است؛ به طوری که همه ناخودآگاه آن را انجام میدهند و اصلا به فکرشان هم نمیرسد که دنبال علت و حکمت آن بروند. بر خلاف بعضی کارها که نیاز به فکر و مشورت دارد. و بعضی کارها مضر بودنشان روشن است و کسی دنبال آنها نمیرود، بدون اینکه نیاز به بررسی آن باشد.
عجیب نیست که برای شرکت در انتخابات همه اهل فکر و تصمیم میشوند؛ زیرا عدهای از خدا بی خبر روز و شب دارند نا امیدی را به این مردم القا میکنند.
در زندگی انسان اموری وجود دارد که از آنها تعبیر به بدیهی میشود؛ امور بدیهی نیاز به تعریف و توضیح ندارند و برای همگان روشن هستند. بعضی از این امور از ابتدا بدیهی بوده و بعضی در اثر زمان با توضیح و تببینها تبدیل به بدیهی میشوند.
حال سوال این است که انتخابات و نقش آن را میتوان از امور بدیهی حساب کرد؟
به نظر می آید این امر برای عموم مردم از ابتدا بدیهی نبوده است و هنوز هم نقش آن برای مردم روشن نشده است. و بر خلاف میل ما کوتاهی عجیبی در این قسمت شده است و گرنه الآن باید درگیر این بودیم که اصلح کیست نه اینکه هنوز به فکر مشارکت اکثریت باشیم.
اگر از همان ابتدای انقلاب انتخابات و نقش آن برای مردم تبیین میشد و شبهات جاری شده در این باره جواب داده میشد، الآن شرکت در انتخاب برای همگان بدیهی و روشن بود و کسی دنبال علت برای شرکت در انتخابات نبود.
امروزه برای عدهای «انتخابات و نقش آن» به خوبی روشن است و در اصل آن هیچ شکی ندارند. اما هنوز برای عدهای این امر روشن نیست؛ لذا این سوال پیش میآید که چطور میشود این امر را برای همگان تبدیل به بدیهی کرد؟
بهترین راه برای این کار «جهاد تبیین» است که ولی امر مسلمين چند سالی است به آن توصیه میکنند. یعنی باید انتخابات و نقش آن را با جهاد تبین به مردم تببین کرد؛ به طوریکه شرکت در آن نیاز به علت نداشته باشد و برای همگان روشن باشد.
اساسیترین نکته در اینجا که باید تبیین شود این است که مردم باید بدانند که اصل و اساس این نظام، خود مردم هستند و خود مردم با انتخابشان این کشور و نظام را پیش میبرند.
مهدی غیابی