بسمه تعالی
شکی نیست که پیادهروی اربعین، مقدمهای برای ظهور حضرت و قیام جهانی ایشان است؛ اما چگونه میتوان این ارتباط را توضیح داد؟
در یک پاسخ ابتدائی، میتوان چنین گفت که خصوصیات کلی زائران اربعین، با منتظران ظهور، یکی است و به یک معنا پیادهروی اربعین و رفتارهای که در این سفر از سوی زائران و همچنین خادمان حسینی سر میزند، نوعی تمرین رفتارِ دوران ظهور و تبعیت از امام است؛ بنابراین پیادهروی اربعین، مقدمهای برای ظهور است. هر چند که این پاسخ صحیح است؛ اما دقت در این پدیده مشخص میکند که این ارتباط عمیقتر از سخن فوق است.
در یک نگاه، پیادهروی اربعین، بازگشت به غدیر است و زائرانی که در مسیر کربلا قدم میگذارند و یا در اقصی نقاط جهان، همراه با زائران، به عرض ارادت به ساحت سید الشهداء میپردازند، در حقیقت پیمان و میثاق خود را با ولایت الهی تجدید میکنند و در جهت تحقق آن قدم میگذارند و این عمل، نوعی زمینۀسازی برای ظهور است.
بررسی واقعه غدیر مشخص میکند که غدیر و ظهور، دو واقعه مرتبط با یکدیگر است به گونهای که میتوان گفت ظهور، همان ادامه غدیر و تحقق کامل ولایت الهی برای عموم مردم است. آیات الهی و روایات، به شکل کاملی این ارتباط را تبیین کردهاند. آنچه که در واقعۀ غدیر -بر طبق آیه اکمال- اتفاق افتاد؛ اتمام نعمت الهی برای مسلمانان بوده است. واضح است که نعمت الهی، شامل ابعاد مادی و معنوی میشود و امت اسلامی درصورت التزام و استقامت بر ولایت الهی، خودشان را بهرهمند از نعمت الهی میکردند. آنچنان که در خطبه حضرت زهراء سلام الله علیها بعد از وفات پیامبر، ایشان بیان میکنند که در صورت التزام مسلمانان، به ولایت امیرالمومنین، بعد از وفات پیامبر، باب نعمتهای الهی بر آنها گشوده میشد و به این آیه استشهاد میکنند:
«وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما كانُوا يَكْسِبُون» (اعراف/96) .
اما اتفاقی که بعد از واقعه غدیر رخ داد؛ این بود که امت اسلامی با برپا کردن سقیفه و غضب خلافت، نعمت الهی را تبدیل به کفر کردند و خود را محروم از این نعمت کردند. آن چنان که قرآن کریم بیان میکند:
«أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذينَ بَدَّلُوا نِعْمَتَ اللَّهِ كُفْراً وَ أَحَلُّوا قَوْمَهُمْ دارَ الْبَوار»ِ (ابراهیم/28).
این کفران نعمت، به شکل برپا کردن ولایت طاغوت و پذیرش آن از سوی عموم مردم بوده است و نتیجۀ آن، محروم ماندن جامعۀ اسلامی از برکات و نعماتی است که توسط ولی خداوند بر مردم جاری میشود؛ تا اینکه در زمان ظهور، بار دیگر باب این نعمت الهی باز شود. آنچنانکه در دعای ندبه میخوانیم:
«و أتمم نعمتک بتقدیمک ایاه امامنا: خدایا، نعمتت را با پیشوایی حضرت حجت، برای ما کامل ساز».
در این چارچوب، میتوان به عمق راهبردی پدیدۀ پیادهروی اربعین پی برد؛ زیرا این حرکت، نشان از آن میدهد که امت اسلامی و همچنین پاک طینتان عالم از هر مذهب و آیینی، بار دیگر متوجه ولایت الهی شدهاند و خواستار احیاء و اقامه ولایت الهی هستند و از همین رو، در یک نگاه کاملا راهبردی، این پدیده به معنای کنار زدن سقفیه و رهایی از ولایت طاغوت است.
پیادهروی اربعین، ثمرۀ مهم خون سیدالشهداء(ع) است. آن چنان که در زیارت اربعین میخوانیم: «بَذَلَ مُهجَتَهُ فيكَ لِيَستَنقِذَ عِبادَكَ مِنَ الجَهالَةِ و حَيرَةِ الضَّلالَةِ» حضرت خون قلبش را در جهت نجات مردم از جهالت و حیرت گمراهی فدا کرد. این جهالت و حیرت گمراهی، از سوی ولایت طاغوت برای بی بهره کردن مردم از ولایت الهی است و مانعی اصلی برای دعوت و هدایت مردم به سوی آن است و حضرت در جهت خنثی کردن این اقدام، خود را فدا کردند.
هر چند که تاثیرگذاری کامل خون سید الشهداء، مستلزم گذشت زمان است؛ اما پس از گذشت سالیان متمادی از سقیفه و کفران نعمت ولایت الهی از سوی امت اسلامی، با تاثیرگذاری حداکثری مفاهیمی مانند «مصباح الهدی» و «سفینه النجاه»1 در عمق عالم مادی، فضای فتنه و ظلمتی که از سوی ولایت طاغوت، حاکم بر عموم مردم شده است، شکسته میشود و مردم در پیادهروی اربعین بار دیگر رو به ولایت الهی میآورند و آن را احیاء میکنند و احیاء و اقبال مردم به ولایت الهی به معنای آماده شدن جهان برای ظهور است، زیرا که در ظهور، ولایت کامل الهی متحقق میشود و عینیت پیدا میکند. بنابراین پیادهروی اربعین، برخاسته از خواست و اراده امام، در جهت ابطال ولایت طاغوت و برپایی ولایت الهی است که در نهایت منجر به ظهور میشود.
پینوشت
1. «إِنَّ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ فِی السَّمَاءِ أَکْبَرُ مِنْهُ فِی الْأَرْضِ وَ إِنَّهُ لَمَکْتُوبٌ عَنْ یَمِینِ عَرْشِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِصْبَاحُ هُدًى وَ سَفِینَةُ نَجَاة»